زمانیکه برنامه پروژه خود را بهینه می کنید، باید مسیر بحرانی پروژه خود را شناسایی نمایید، چرا که ایجاد اصلاحات در مسیر بحرانی به طور آشکارا بر روی تاریخ اتمام پروژه تاثیر می گذارد. البته چنین تنظیماتی می تواند بر روی بودجه و منابع و حتی حوزه نیز تاثیر گذار باشد. 

اکثر پروژه ها چندین مجموعه از فعالیت ها به موازات یکدیگر را دارا می باشند. مانند آنچه که در شکل زیر مشاهده می کنید. هر کدام از فعالیت ها با دیرترین تاریخ اتمام به همراه فعالیت های پیش نیاز آن تاریخ اتمام پروژه را به طور کلی دیکته می نمایند. تاریخ اتمام این مسیر نسبت به تاریخ اتمام پروژه بحرانی می باشد. بنابراین این مسیر را مسیر بحرانی می نامند و هر کدام از فعالیت های موجود در این مسیر به عنوان فعالیت های بحرانی شناخته می شوند.

در حقیقت فعالیت های بحرانی تنها معرف فعالیت هایی می باشند که بر روی مسیر بحرانی قرار دارند. این اصطلاح تنها منعکس کننده ی زمانبندی فعالیت ها می باشد، نه اهمیت نسبی آنها.

به دلیل اینکه مسیر بحرانی تاریخ اتمام پروژه را دیکته می نماید شما باید در مدیریت پروژه حجم زیادی از توجه خود را معطوف به این مسیر نمایید.

در حین برنامه ریزی پروژه ممکن است یک مسیر بحرانی شناسایی کنید، اما بعد از اینکه فاز اجرا را آغاز نمودید و فرآِیند واقعی پروژه گزارش دهی شد، آنگاه ممکن است مسیر بحرانی از مجموعه ای فعالیت های مرتبط به مجموعه ای دیگر تغییر یابد. در حقیقت فرآیند اجرای فعالیت ها ممکن است، متفاوت از زمانبندی اجرا گردد. شاید فعالیتی در مسیر بحرانی زودتر از موعد مقرر به پایان رسد اما فعالیتی دیگر در مسیری دیگر با تاخیر به پایان رسد. در چنین شرایطی اگر مسیر دوم دارای دیرترین تاریخ در کل پروژه گردد، آنگاه ممکن است به عنوان مسیر بحرانی شناسایی گردد.

بنابراین اگر احتیاج دارید تا در زمان از پیش تعیین شده پروژه را به اتمام رسانید، یکی از روش های موثر تمرکز بر روی مسیر بحرانی می باشد. در حقیقت اگر بتوانید زمان اتمام مسیر بحرانی را کوتاهتر نمایید، آنگاه می توانید پروژه را زودتر به اتمام برسانید. در پست های آتی بیشتر در مورد استراتژی های کوتاه کردن زمان اجرای پروژه صحبت خواهیم کرد.




انتشار مطالب با ذکر منبع بلامانع است.